اگر کسانی مانند وینستون چرچیل در بحبوحه جنگ جهانی دوم سخن از آینده جهان و به سر آمدن روزگار جنگ های مرسوم و تصرف سرزمین ها میگفتند و سخن از جنگ هایی دیگر با ماهیت، خصلت، سلاحها، لشکریان، سرزمین و مقاصدی دیگر میگفتند، یعنی اگر دیروز در آن گرماگرم آتش و خون و ویرانی و تصرف، کسانی از آیندهای دیگر سخن گفتند که در آن «ذهن» و اندیشهها مطرح و محور است و جنگ ها و کشتارها به گونهای دیگر خواهد بود، امروز به نظر میرسد همان آیندهای است که دیروز پیش بینی میکردند. امروزه این مفاهیم و اندیشهها و بلکه ایدئولوژیها هستند که در پی تسخیر و تصرف اذهاناند. اگر بگوییم که یکی از آن اندیشههایی که کسی باور نمیکرد این گونه تمامعیار و مسلح به جنگ اندیشههای خداباورانه برود و چنین میدانداری و هماوردطلبی کند اندیشههای الحادی است سخنی به گزاف نگفتهایم.