کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «دیشب باز هم مترسک به خوابم آمده بود، همان ژندهپوش کاه تن، با همان شمایل همیشگی؛ لباسی مندرس و موهایی ژولیده و سیخ شده که از اطراف کلاهش بیرون زده بود، یک وصله بزرگ روی زانوی چپش و دو وصله کوچکتر، یکی بالای زانوی راستش و دیگری قوزک همان پا».