در روند معناسازی بیماری، بیمار معنایی توصیفی مبتنی بر تجربه خود ارائه میدهد. درک پزشک از این معناسازی یا همان «الگوی توضیحی بیمار» از بیماری بسیار حیاتی است. این کتاب گزارشی از حضور یک خلأ است که به طور نظاممند بین فهم بیمار از بیماری و دریافت انتزاعی پزشک از همان بیماری فاصله انداخته است. نگاه نویسنده به این خلأ یک نگاه پدیدارشناسی روانشناختی است.