«اسپیتاما»، نوه زردشت، شاهد مرگ پدر بود و پس از مرگ وی به دربار هخامنشیان آمده و در خدمت چهار پادشاه یعنی کمبوجیه، داریوش، خشایارشاه و اردشیر به عنوان سفیر قرار میگیرد. سپس به یونان رفته و در آنجا مقیم میشود. کتاب حاضر در قالب داستان به شرح زندگی و اقدامات اسپیتاما اختصاص یافته است. از جمله نکات مهم داستان، روابط اسپیتاما با فلاسفه یونان و از جمله کنفوسیوس، ماموریتهای وی، و دوستی او با اردشیر و خشایارشاه قبل از رسیدن آنها به سعادت است.