یکی از ویژگیهای چشمگیر ارتباطات در جهان مدرن این است که در مقیاسی بیش از پیش جهانی صورت می پذیرد. پیام ها از فواصل بسیار دور، و به آسانی ارسال می شود، آنچنان که افراد به اطلاعات و ارتباطاتی که از منابع دور سرچشمه می گیرد، دسترسی دارند. افزون بر این، با جدایی مکان و زمان، از طریق رسانه های الکترونیکی، دسترسی به پیامهای صادره از منابع دور از نظر مکان می تواند آنی (یا در عمل، آنی) باشد. فاصله یا مسافت با رشد فزاینده شبکه های ارتباط الکترونیکی در عمل محو شده است. افراد می توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند، یا در چارچوب های شبه تعامل با واسطه رسانه ای ( حتی اگر از لحاظ بافتهای عملی زندگی روزمره در نقاط مختلف جهان قرار گرفته باشند ) به کنش بپردازند. ترتیب مجدد زمان و مکان که با تحول رسانه ها میسر شده است، خود بخشی از یک مجموعه گسترده تر فرآیندهایی است که جهان مدرن را دگرگون کرده اند. این فرآیندها را امروزه معمولا به عنوان جهانی شدن یا جهانی کردن توصیف می کنند. این اصطلاح، دقیق نیست و در گستره مفاهیم ارتباطات و جامعه شناسی به شیوه های مختلف به کار رفته است. این اصطلاح در کلی ترین معنی، به همبستگی رو به فزونی بخش های مختلف جهان اطلاق می شود؛ فرآیندی که به اشکال پیچیده تعامل و وابستگی متقابل فرصت ظهور می دهد. جهانی شدن در این مفهوم، ظاهرا از اصطلاحات وابسته ای همچون بین المللی شدن و فراملیتی شدن قابل تمیز نیست، و این اصطلاحات اغلب در این گونه نوشته ها به جای یکدیگر به کار می روند. اما، با آنکه این مفاهیم به پدیده هایی اشاره می کنند که پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند، فرآیند جهانی شدن ( آنچنان که من در اینجا آن را مفهوم می سازم ) شامل چیزی بیش از توسعه فعالیتها در فراسوی مرزهای حکومت های ملت محور خاص است. فرآیند جهانی شدن، چنانچه در این مفهوم درک شود، یکی از ویژگیهای متمایز جهان مدرن است.