کارنامه ی مرگ افکنی جهان طبقاتی که دولت های جهان امروز آن را مدیریت می کنند، خود حدیثی غمبار است و کوششی راهبردی می طلبد تا تولید آگاهانه ی مبتنی بر نیازهای شهروندان با ایجاد جامعه ی به راستی انسانی در دهکده ی جهانی، برابر و فارغ از هرگونه بهره کشی از کار دیگران را به امری شدنی و در دسترس امکان پذیر کند. بستر مادی این تحول که سرنوشت انسان دردمند را از بنیان متحول کند پیشاپیش در بطن تغییرات و پیشرفت های شگرف تکنیکی و نرم افرازی موجود انجام پذیرفته است و جامعه را برای دستیابی به آزادی و ایده ال های دیرینه ی عدالت جویانه و پایان "بندگی مزد" توانمند و مهیا کرده است در متدولوژی مارکس، شرط عمل نافذ و نتیجه بخش، خود آگاهی به نظریه ای است که بتواند پروسه ی حرکت فعالانه ی جامعه را توضیح دهد.