«دوناتو»، مدیر مالی شرکت دوناتو، دو ماه قبل از عروسیاش ناپدید می شود. او که برای تعقیب برادر متهم به پولشوییاش به مکزیک رفته، در دریا گم میشود و بعد از مدتی اعلام میکنند که مرده است. شش ونیم سال بعد، جیمز از حالتی که به آن «گریز تجزیه ای» میگویند خارج میشود و سعی میکند به دنبال سالهای از دست دادهاش بگردد.
در این کتاب که از دو منظر(پرسپکتیو) یک فرد روایت میشود. «کری لانزدیل» به زیبایی حال و گذشته را همزمان روایت میکند؛ زمان حال از زبان جیمز و زمان گذشته از زبان کارلوس. جیمز چیزهای بسیاری را از دست داده و کارلوس چیزهای زیادی را به دست آورده است. نویسنده در این کتاب پرتعلیق ، رمز و راز و عشق را در هم میآمیزد برای کندوکاوی در فقدان انسان ها ، انعطاف پذیری آنها و نیاز به محافظت از آنهایی که بیقید و شرط دوستشان داریم.