از وقتی جک اسکلینگتون -پادشاه کدوحلواییِ شهر هالوین- با قلمروی پادشاهی شهر کریسمس آشنا شده، انگار چیزی رو که همیشه دنبالش بوده پیدا کرده. اون دیگه از ترسوندن بچهها در شب هالوین خسته شده. بنابراین تصمیم گرفته تا جای بابانوئل رو بگیره و امسال خودش جشن کریسمس رو برپا کنه. البته جک قصد و نیت خوبی داره، اما… فقط سالی -عروسک پارچهای تیکهپارهای که یواشکی عاشق اون شده- میتونه مانع بشه که جک این تعطیلات شاد و پرهیجان رو به یک کابوس تبدیل کنه.