نمازی که ندانیم در آن چه میگوییم یک بالا و پایین شدن است، یک الاکلنگ!
یکی از چراییهای ناروا بودنِ مستی، این است که نمازگزارِ باورمند، بداند که هنگام سخن گفتن با خدا چه میگوید. پس چگونه است که برخی از ما نخورده مِی، مست میشویم و نمیدانیم معنای این سخنانی که در برابر خدا میگوییم چیست؟! پس نخستین پایه و بایستۀ اندیشیدن و رویآوردن به درونمایۀ نماز، دانستنِ برگردانِ آن به زبانِ نیایشگر است. اما باید دانست که از بر داشتنِ معنا نیز بسنده نیست؛ بلکه باور و اندیشیدن با دل و خِرَد به آنچه میگوییم نیز، برای زدودنِ ناآگاهی و رویهنگری در نیایش، بایسته
است.
نویسنده در این کتاب، گام به گام و با نگاهی نو بخشْبخشِ نماز را از آغاز تا انجام بررسی کرده و با گزارش رویه و درونمایۀ هر یک، چیستی و چرایی آنها را بازگو نموده است.