سال 1929 میلادی است. امپراتوری ژاپن در اونج قدرت به سر میبرد و مرزهای آن روزبهروز سرزمین های جدیدی را می بلعد. دنیا دیوانه وار به سمت آینده ای نامعلوم و تاریک پیش می رود و قدرت ها خود را برای شوکی بزرگ آماده می سازند. چه سرنوشتی در انتهای این مسیر خواهد بود؟سلطه جهانی؟سقوط و ویرانی؟کارگران کشتی فرصتی برای اندیشیدن به این سوال ندارند. آن ها باید در دریای یخبندان اختسک پیش بروند و برای منافع امپراتوری کبیر،خرچنگ صید و کنسرو کنند. آیا زحمات آن ها واقعا در راه میهن است؟ خرچنگ،خرچنگ و باز هم خرچنگ…