این اثر، چهارمین کتاب و اولین مجموعه داستانی محسن توحیدیان است. آنچه داستانهای کتاب «نام آن گلها عدم بود» را در یک مجموعه قرار میدهد، مفهوم «غیاب» و «نبودگی» است. توجه ویژهی نویسنده به زبان و بهکارگرفتن دیگرگونهی آن در موقعیتها و فضاهای گوناگون به هر داستان بافت کلامی مخصوص به خودش را داده و این توجه در داستان «مرگ پاستر» که با نثر داستانهای پاورقی عصر پهلوی نوشته شده است، شیوهی ویرایش داستان را هم برای رسیدن به فرمی که فاصلهگذاری را نفی میکند، دستخوش تغییر کرده است. داستانهای این کتاب از رئالیسم تن میزنند و شخصیتها در معرض چیزی هستند که نویسنده آن را «گلهایی کوچک با برگهایی از غیاب» مینامد و آن نام روادارانهی «مرگ» است.