هولدرلین، هگل و شلینگ بی شک در جستجوی ابزارهای سیاسی و فرهنگی برای متحد کردن مردم پاره پاره شده در جامعه مدرن توسط پیشههای اختصاصیشان تحت تاثیر و الهام از فیشته و شیلر قرار داشتند. آنها با اصرار بر اینکه راه حل آنها، با ایجاد یک ایدئولوژی جدید برای طبقه خود در ورتمبرگ، ارتباط بیواسطه با اوضاع سیاسی ملموس دارد، با این متفکران نسل قدیم تفاوت داشتند. نقطه عزیمت برای اندیشیدن نه تنها ایدهآلیستهای سوابین، فیشته و شیلر بودند بلکه همچنین فلسفه کانت، که بیشک بزرگترین متفکر عصرشان، بود. من به هیچ راه بهتری برای نتیجهگیری این جهتگیری مقدماتی ایده آلیسم سواییایی نمیتوانم بیاندیشم جز تضاد شور و شوق سیاسی هولدرلین، هگل و شلینگ با لیبرالیسم محتاطانه کانت کسی که در عین حالی که جامعه مدرن را میپذیرفت اصلاح سیاسی را به عنوان نتیجه متعالی معنوی انقلابی در آگاهی تصور نمیکرد، بلکه حتی در رادیکالترین اظهارات وی تنها به عنوان پیش شرط رشد برجسته اخلاقی افراد منزوی تصور میکرد.