با پایان یافتن سلسله سخنرانیهای آتشین شریعتی در پاییز ۱۳۵۱ و در پی تعطیلی حسینیه ارشاد و سپس نامه دستگیری او در تابستان ۱۳۵۲، فضای چپ گرایی در کشور و رویکردهای مارکسیستی، هر چه بیشتر به سمت اسیا حرکتهای مسلحانه تغییر جهت داد. در این اوضاع و احوال و هم زمان با فروکش کردن تب شریعتی و مارکسیسم اسلامی، جریان تجددستیز دیگری در عرصهی روشنفکری ایران ظهور پیدا کرد که به جز چپ زدگی، بقیهی نشانهها و عوارض جریان آل احمد و شریعتی را در خود داشت. احسان نراقی آغازگر این جریان بود. او در دارالفنون دیپلم گرفت و برای ادامهی تحصیل به سوئیس رفت. در سوئیس نتوانست از میدان جاذبهی حزب توده بگریزد و نه تنها از فعالان دانشجویی شد، بلکه با فراست و فعالیت خویش توانست در موقعیت زعامت دانشجویان ایرانی در سوئیس قرار بگیرد.