کارما اساس طبیعی تمام هستی است. قانونی نیست که از بالا اعمال شده باشد. اجازه نمیدهد مسئولیتمان را به دیگران بسپاریم؛ اجازه نمیدهد والدین، معلمان، کشور، سیاستمداران، خدایان یا سرنوشتمان را مقصر بدانیم. کاری میکند که تکتک ما مسئول سرنوشت و مهمتر از همه تجربهای باشیم که از زندگی داریم. پس تنها سؤال مناسب در اینجا این است: آماده مواجهه با کارما هستید؟ آیا آماده شنیدن موضوعی چنان قدرت بخش هستید که به شما نشان میدهد میتوانید اختیار کامل زندگی خود را در دست بگیرید؟ اگرنه، دیگر به خواندن ادامه ندهید. اگر مشتاق و کنجکاوید که بدانید این سازوکار چگونه عمل میکند، این کتاب میتواند راهنمای شما باشد. تنها کاری که پس از خواندن این کتاب باید انجام دهید این است که موتورتان را راه بیندازید و رهسپار سفر تازه زندگی خود شوید. وقتی پشت فرمان باشید تجربه سواری دیگر مانند قبل نخواهد بود. اما باید نکتهای را بهخاطر داشته باشید. کارما مکتب نیست. نه بابت تعهد به آن پاداش میگیرید و نه بهخاطر ناباوری به آن نمره منفی. کارما آیین، کتاب مقدس، ایدئولوژی، فلسفه یا اصل نظری نیست. صرفاً واقعیتی است که وجود دارد؛ سازوکاری وجودی است. چه شما آن را تصدیق کنید چه نکنید، چه به آن احترام بگذارید چه بیاعتنایی کنید، مانند خورشید کارش را انجام میدهد. کارما به دنبال تشکیل باشگاه هواداران برای خودش نیست. فقط شما را از مسافری هراسان و وحشتزده در صندلی عقب به رانندهای با اعتمادبهنفس تبدیل میکند که فرمان را در دست دارد و با خوشحالی مسیر سرنوشت خود را تعیین میکند.