هم زیستی، گفتوگو و فهم متقابل بین رشتههای تخصصی از ضروریات برای فهم پیچیدگیهای سیستمهای دانشگاهی است. چگونه پداگوژی دانشگاهی با توجه به دیالکتیک نظر و عمل، میتواند در یک فضای اجتماعیتر، عادلانهتر، یا حس زیباشناسانه در بستری از شوق و ذوق و البته در بستر اخلاق نظری و عملی، زمینه مناسبی برای تفکر پداگوژیک بوجود آورد تا در ارتباط تعاملی با موقعیتهای پیچیده آموزش و یادگیری به خودسازماندهی این موقعیتها منجر شود؟