سوزان سانتاگ در چهار جُستار که بهطور جداگانه و مستقل دربارهی موضوع زن نوشته، نقد خود را استادانه از جامعه، تاریخ و جایگاهِ- متأثر از قضاوت محیط پیرامون و گاه خودخواستهی- زن بیان میکند. سانتاگ که با نگارش آثاری چون علیه تفسیر، دربارهی عکاسی، تماشای رنج دیگران، در آمریکا، دوستدار آتشفشان، سفرنامهها از جنگ ویتنام و سارایوو و بسیاری آثار دیگر از جمله مهمترین نویسندگان منتقد آمریکا و چهرهای جهانی و مشهور بهشمار میآید، اینبار در جستارهایش منزلت و نقش زنان را به چالش میکشد و آنها را فارغ از الگوهای مردانه و تقبیح جامعه با خودِ واقعی، ظرفیتهای نهفته و شکوفانشدهی زن مقایسه میکند. اقبال تاریخی- زیستی مردان در قیاس با شکوه شکننده و مشروط زنان تنها هجمهی تاریک زمانهی ما را نشان میدهد و سانتاگ با جسارت و شجاعت از جهش و مقاومت در برابر تاریکی سخن میگوید و مسئولیتی برای کشف و تغییر به سمت روشنا را برای همگان و بهویژه به عهدهی زنان میگذارد. چهار جستار در بارهی زن به جای طرح راهحلهای پیچیده برای زنان، پرسشهای سادهای مطرح میکند و جهان زنان را در مسیر خیزش برای تغییر و دگرگونی قرار میدهد.