جستارنویسی به سفری اکتشافی شبیه است و جستارنویس، در مسیر این سفر، میکوشد راهی برای همساز کردنِ ناهمسازها بیابد، میان قلمروهای شخصی و عمومی پل بزند، از دلِ تضادها به تشابهها برسد، دانشِ علمی و شناخت شهودی را با هم آشتی دهد و طعم لذتبخشِ کشف جهان غریبه را به ما بچشاند. برای نوشتن جستار باید جستوخیز بازیگوشانهی ذهن را به شکلی معنادار و فهمپذیر روی کاغذ بیاوریم و تکهپارههای پراکنده را کنار هم بچینیم تا الگوی کلی حاکم بر آنها را بیابیم یا با ابزار کلمه، نظمی بر آنها حاکم کنیم. بر خلاف تصور خیالانگیز و احساساتزدهی رایج دربارهی نوشتن و نویسندگی، فرایندِ ترجمهی افکارِ درهم و جستهگریخته به کلمهها و جملههای منسجم، روشن و گویا نوعی مهارتِ حرفهای و فوتوفن دقیق و حسابشده میطلبد؛ مهارتی که ادر لارا، جستارنویس، خاطرهپرداز و مربیِ نویسندگی، در کتاب رها و ناهشیار مینویسم میکوشد خوانندهی جستاردوست را با آن آشنا کند.
اَدِر لارا، جستارنویس، خاطرهپرداز و مربیِ نویسندگی، در کتاب رها و ناهشیار مینویسم، سعی میکند فوتوفن نوشتن، ویرایش و انتشار جستار شخصی و خاطرهپردازی را به خوانندگان بیاموزد، گرچه در تمام کتاب غافل نیست که نمیشود قالب سفتوسختی برای جستار تعریف کرد و جستار، در نهایت، طفلی گریزپا و بازیگوش باقی میمانَد.
در این کتاب، لارا فرایند طولانی و اغلب دشوارِ انتقال افکار درهم و آشفتهی نویسنده از ذهن او به کاغذ و از کاغذ به دست خواننده را روشن، دقیق و گامبهگام توضیح میدهد و با مثالها و تمرینهایی مفید، راههایی برای تقویت مهارتِ نوشتن از خود پیش پای خواننده میگذارد.
مطالب کتاب در قالب پنج بخش اصلی سازماندهی شدهاند. در دو فصلِ بخش اول، لارا از اهمیت و فایدهی نوشتنِ قصههای خود میگوید و شرح میدهد که چرا نویسندهای که میخواهد از خودش بنویسد باید با قواعد حرفهای و فوتوفن نویسندگی آشنا باشد تا بتواند میان تجربههای شخصی خود و تجربههای دیگران پیوندی برقرار کند.
بخش دوم کتاب مشخصاً بر جستار شخصی متمرکز است و لارا، در دو فصلِ این بخش، خواننده را با عناصر و ارکان جستار موفق و شیوهی بهرهگیری از این عناصر برای خلق اثری متمایز و خواندنی آشنا میکند.
فصلهای پنجم تا نهم کتاب سومین بخشِ آن را تشکیل دادهاند؛ بخشی که هدفش آموزش شگردها و شیوههای سودمندِ جستارنویسی و خاطرهپردازی به خواننده است. لارا در این بخش، با بهرهگیری از تمرینهایی گیرا و مؤثر، به خواننده میآموزد که چطور خلقوخوی خاص شخصیتهای قصهی زندگیاش را بازنمایی کند، تصاویری دقیق و سرشار از جزئیات پیش چشم خواننده بگذارد، بر مشکل رایج نویسندگانِ تازهکار ــــشانه خالی کردن از کار پرزحمتِ نوشتنـــ غلبه کند و خود را با وجود همهی مشغلهها و دغدغههایش به نوشتن منظم و مستمر وادارد، چگونه راهی برای همکاری با نویسندگان دیگر و کمک گرفتن از آنها بیابد، و در نهایت، چگونه نوشتهاش را بازبینی و بازنویسی کند و به نسخهی نهاییِ قابل انتشار برسد.
بخش چهارم کتاب، در قالب سه فصل، به شکل اختصاصی با خاطرهپردازی سروکار دارد. این بخش از ضرورت طرحریزی برای خاطرهپردازی میگوید و راهنماییهایی برای تحقیق و پژوهش، سازماندهی مواد خام، تشخیص نگهداشتنیها از دورریختنیها، غلبه بر موانع پیش رو در مسیر طولانی و دشوارِ خاطرهپردازی، ترسیم قوس روایی قصه و آداب و قواعد بهرهگیری از روایتگری و صحنهپردازی عرضه میکند.
سرانجام، لارا در دو فصل بخش پایانیِ کتاب میکوشد خوانندهی تازهکار را با پیچیدگیهای صنعت نشر و مسیر انتشار اثر (چه انتشار جستار شخصی در نشریهها و مطبوعات و چه انتشار خاطرهپردازی در قالب کتاب) آشنا کند، او را برای واکنش مناسب به پاسخهای مثبت و منفی احتمالی ویراستاران و ناشران آماده کند و دربارهی دغدغهها و نگرانیهای اخلاقیِ همراه با تجربهی نوشتن قصهی خود ــو لاجرم، افشای بخشهایی از زندگی نزدیکانِ خود برای غریبههاــ حرف میزند. یادداشت پایانی کتاب از فواید زندگینگاری (نوشتن از زندگی شخصی خود) میگوید و پیوست کتاب هم با راهنماییها و تمرینهایی عملی کار را به پایان میرساند.