عشق چیزی نیست جز درک ذاتی و فطری اینکه نمیشود از چیزی که به آن عشق میورزیم جدا شویم... عشق واقعی، بی قیدوشرط، کامل، الهی و خداپسندانه است؛ نه عشق انسانی که چیزی شبیه این است: «من تو را دوست دارم و دلم درگیرت است؛ چون موهای تو را دوست دارم و فکر میکنم تو میتوانی تمام کمبودهای مرا برطرف کنی.» این نسخهی انسانی شده عشق است که متشکل از دوگانگی و جدایی، و شیفتگی، تغییرات پنهان و جز این هاست. کاملترین عشق بیقیدوشرط، عشقی است که بر مبنای آن کودک خود را در آغوش میگیرید. شاید این شکل از عشق انسانی به عشق واقعی نزدیک تر باشد... عشق، شناخت ذاتی یکتای واحد و حس جداییناپذیری از اوست.