رمان پاتریسیا، برگرفته از زندگی پر فراز و فرود مهاجران و روایتگر سرگذشت یک سیاهپوست آفریقایی است که به دلیل مشکلات مالی و به امید برخورداری از زندگی مرفهتر به کانادا مهاجرت میکند. داستان از زبان سه شخصیت اصلی (پدر، دختر و معشوقه پدر) روایت میشود. هرکدام، در بخشی از کتاب، بیم و امید، نگرانی و آرزو و تمنیاتشان را با خواننده به اشتراک میگذارند. شخصیتها به قدری واقعیاند که خواننده ناخودآگاه با آنها هم ذاتپنداری میکند و همین ویژگی او را به خوانش ادامۀ اثر ترغیب میکند. مهاجرت، هویت فردی، خانوادگی و شغلی، روابط عاطفی و عشق از جمله مضامین برجستۀ این اثرند.