نگارنده در این پژوهش، چهار تراژدی ایرجِ سیاوش، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار در شاهنامه را از نظر شباهت با عناصر سینمایی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. نگارنده معتقد است اشعار شاهنامه و ساختار کلامی آن، دربرگیرندة عناصری است که با الگوی دستور زبان سینما مطابقت دارد. بر این اساس، پس از طرح کلیات و روششناسی و پیشینة تحقیق، مباحث نظری پژوهش مطرح شده و تاریخ و ارتباط آن با شاهنامه، طبقات اجتماعی در شاهنامه، ادبیات در زمان پهلوی از منظر دانشمندان، مقایسة سینما و شاهنامه و... مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه، فیلمنامهنویسی و ساختار فیلمنامهای تراژدی سیاوش تحلیل شده و مسألة زمان و مونتاژ و انواع آن در تراژدیهای چهارگانه واکاوی شده است. فصل پایانی نیز به شرح نتیجه و یافتههای پژوهش اختصاص دارد.