مولی گری مثل بقیه نیست. او با مهارتهای اجتماعی دست به گریبان است و در مورد اهداف دیگران دچار سوءتعبیر میشود. پدربزرگش دنیا را برای او تفسیر میکرد و آن را در قوانین سادهای تدوین میکرد که مولی میتوانست بر اساس آنها زندگی کند. از زمانی که او درگذشت، مولی بیست و پنج ساله به تنهایی پیچیدگیهای زندگی را دنبال میکرد. او خدمتکار هتل است شخصیت منحصر به فرد او، همراه با عشق وسواسیاش به نظافت و آداب مناسب، او را برای این شغل مناسب میسازد. اما زندگی منظم مولی از روزی که وارد سوئیت چارلز بلک بدنام و ثروتمند میشود به هم میریزد. او آقای بلک را در حالی مییابد که در رختخوابش مرده است. قبل از اینکه بفهمد چه اتفاقی افتاده است، رفتار غیرمعمولش باعث می شود پلیس او را به عنوان مظنون اصلی خود مورد هدف قرار دهد...