ما انسانها به برقراری رابطهای خودمختارانه و موثر با دنیا نیاز داریم. باید مشغولیت داشته باشیم، ذهنمان را درگیر کنیم، تمایلاتمان را بیان کنیم و مهارتها و استعدادهایمان را عملی سازیم. به بیان کوتاه، نیاز به عاملیت داریم؛ اگر این نیاز رفع شود، شکوفا میشویم. اما هنگامی که این نیاز برطرف نشود احساس بیحوصلگی و بطالت میکنیم.
ملال نشاندهندۀ یکی از ابعاد مهم انسانبودن است: نیاز مبرم ما به مشغولیت با دنیای پیرامونمان.
نویسندگان کتاب روانشناسی ملال معتقدند که ملال برای ما بد نیست، موضوع این است که ما بد عمل میکنیم و به راهنماییهای آن بیاعتنا هستیم. وقتی دچار ملال میشویم، مغز به ما میگوید که هرآنچه انجام میدهید بیفایده است، ما نمیتوانیم نیاز اساسی روانی خود را برای مشارکت و اثرگذاری رفع کنیم.