در نیمه اول قرن پنجم هجری در نیشابور کودکی پای بجهان هستی نهاد ... آنگاه دانشمندی گرانقدر شده دانش او چشم گیر گشت ... شخصیتی یافت ... و بعد از آنکه عمری بعلم جهانی و دانش بشری شایسته خدمت کرد . در ثلث اول قرن ششم هجری دیده از جهان فرو بست .ولی این بزرگ مرد چندی بعد از مرگش آنچنان دستخوش آراء و عقاید ضد و نقیض واقع شد که شاید کمتر کسی را بتوان یافت که درباره اش تا این پایه تناقض گوئی شده باشد . رباعیات خیام نام مجموعه اشعار غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری مشهور به خیام در قالب شعری رباعی است که در سده های پنجم و ششم هجری به زبان فارسی سروده شده اند و عمدتا بیانگر دیدگاه های فلسفی او می باشند. این اشعار در زمان حیات خیام به واسطهٔ تعصب مردم مخفی بوده و تدوین نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته و یا در حاشیهٔ جنگ ها و کتاب های اشخاصی بطور قلم انداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیده است. به همین خاطر در تعداد این رباعی ها و نیز حقیقی یا جعلی بودن بعضی از آن ها اختلاف نظر وجود دارد. ویژگی جالبی که در شعر خیام نمایان است این است که وی با دقت نظر خاصی از لغات عربی در شعرش استفاده کرده، یعنی یا کاملا فارسی گو بوده و یا مانند فردوسی تا آنجا که توانسته کلمات متداول عربی در فارسی را هم استفاده نکرده و با بهره گیری از تنها یک یا چند لغت عربی در شعرش مفهوم خاصی را القا کرده است. این ویژگی کاملا در مفهوم شعری خیام نمایان است. این کار خیام از آن رو قابل توجه است که در گذشته، زبان عربی را حتی می توان به نوعی زبان رسمی ایران دانست چرا که تمام کتب علمی و مذهبی، به زبان عربی نوشته می شده و همان طور که دیده می شود حتی قرن ها بعد از خیام نیز اشعار شاعران ایرانی مملو از لغات عربی است و این خود ممیزی است که خیام و فردوسی را از دیگر شاعران ایرانی تمییز می دهد.