اکثر کشورهای همسایه ایران در شرق و غرب دربست در تسلط بریتانیا بودند. ایران هنوز دعوی استقلال می کرد و می توانست باعث زحمت شود. کرزن طرح اصلی را ریخت، ولی بهترین و عملی ترین راه و تمهید مقدمات و جزییات را به گردن دیگران انداخت (غنی ۱۳۹۲, ۱۱۵). تلاش بریتانیا برای قانع کردن شاه و دولت ایران به منظور عدم ارسال هیئت نمایندگی به کنفرانس صلح پاریس بی نتیجه ماند هم چنین نتوانستند دخالتی در ترکیب هیئتی اعزامی اعمال کنند پس بعد از ورود هیئت ایرانی به پاریس و از حضور و سخن گفتن آنان در کنفرانس ممانعت به عمل آوردند و عملا موضوع ایران در این گردهمایی کاملا مسکوت ماند. شاه هیئتی پنج نفره به کنفرانس صلح پاریس فرستاد. نامزد انگلیسی ها برای هرگونه هیئت نمایندگی احتمالی ایران در کنفرانس صلح ناصرالملک بود که کسی به آن توجهی نکرد. در حقیقت هیئت نمایندگی ایران دو سیاستمدار با تجربه و خوشنام، مشاورالممالک و ذکاالملک فروغی، در میان خود داشت که دعاوی معتبر و مشروعی مطرح کردند: عضویت و مشارکت در کنفرانس صلح، الغای معاهدات و قراردادهایی که استقلال و تمامیت ارضی ایران را زیر پا نهاده است، تادیه خسارت های ناشی از برخورد متخاصمان در جنگ گذشته، آزادی اقتصادی حکومت ایران، بررسی و ابطال همه معاهده های کاپیتولاسیون، آزادی انعقاد قراردادهای جدید بازرگانی و تجدید نظر در تعرفه های گمرکی، معاضدت در بررسی و اصلاح پیمان های مرزی. همدستان وثوق در تهران به اعضای این هیئت حمله کردند. شخصی به نام سید ضیا الدین صاحب امتیاز و سردبیر روزنامه رعد، دو آتشه ترین نشریه طرفدار بریتانیا در تهران، فرصت را غنیمت شمرد و به تمسخر فرد فرد هیئت نمایندگی ایران در پاریس و درخواست های مبالغه آمیز آنها پرداخت.