کتاب مصور حاضر دربردارنده سه داستان کوتاه تخیلی برای گروه سنی (ب) و (ج) است. در داستان «سندباد» آمده: سندباد پسر ماجراجویی بود که در شهر بغداد زندگی می کرد. او خیلی فقیر بود و همیشه به راهی فکر می کرد که بتواند ثروتمند شود. یک روز تصمیم گرفت که به سفر دریایی برود. در دریا پس از چند روز دچار طوفان شد و کشتی اش غرق شد. سندباد خودش را نجات داد و پس از مدتی به یک جزیره رسید. در جزیره اتفاقاتی افتاد که باعث شد سندباد ثروت زیادی بدست آورد. او به بغداد بازگشت و با پولی که داشت به مستمندان و فقیران کمک کرد.