او را باید به نام خودش خواند و نه نام پسرعموی شهیرش؛ ایزابل آلنده، زنی که در 40 سالگی اولین رمانش را نوشت و منتشر کرد، با آن نام خانوادگی مشهورش، یکی از نمادهای زنانهنویسی در ادبیات معاصر جهان است. زنی که رمانهایش همه ذکر هنرمندانهی مصائب و مناقب زنان شناس و ناشناس زندگیاش است در کتاب «زنان زندگیام؛ دربارهی عشق ناشکیبا، زندگی طولانی و ساحرگان نیک» پای زنان بسیاری را وسط کشیده تا ماجرای زن بودن در این جهان را تشریح کند؛ مادرش، مادربزرگش، خدمتکاران خانهشان، دوستان کودکی و بعدترش و ... تا زنان درجه یک تاریخ هنر و ادبیات، همچون سیلویا پلات و می وست و ... . جامعیت و شمول بسیار گفتارهای کوتاه بهظاهر پراکندهی ایزابل آلنده در این کتاب، موجب شده که تصویری روشن، یکه و یگانه و درعینحال وسیع و قابل تعمیم نسبت به شرایط زنان و وضعیت زنبودن در جهان زیر سیطرهی مردسالاری، حاصل شود. زنان زندگیام، از کودکی ایزابل و باورهای فمینیستیاش از ابتدا تا امروز را در برگرفته و تا مرزهای گوناگون تاریخ، سیاست و فرهنگ پیش میرود و مسائل پرمناقشهی مهمی چون ختنهی زنان و دختران، فانتزیهای عاشقانه و اروتیک زنانه، آیینها و سنتهای مذهبی و قومی و ... را پیش رو گذاشته و خوانندگانش را به غور کردن و عمیق شدن در زنانگی دعوت میکند.