بعد از ازدواج، سیندرلا و شاهزاده چه رابطه ای را تجربه خواهند کرد؟ آیا زیبایی سیندرلا برای شاهزاده کفایت می کند و قدرت شاهزاده برای سیندرلا تمام چیزی است که او از ازدواج می خواهد؟ از نظر دگرگشتی شاید جواب آری باشد، اما به نظر نمی رسد این شاخص ها برای انسان مدرن امروزی کفایت کند. از دیدگاه دگرگشتی، نتیجه ای که به طور آماری به دست آمده است حاکی از این است که ارزش جفتی شاخص، جهت انتخاب شدن از جانب یک مرد ابتدا جذابیت فیزیکی زن می باشد. این شاخص در مورد زنان متفاوت است؛ برای یک زن داشتن منابع اجتماعی و قدرت جزو بالاترین شاخص های انتخابگری و انتخاب شدگی مذکر و مونث ریشه دگرگشتی دارد و زیبایی زنانه با سلامتی او همسانی داشته است، و نیز قدرت مردانه و جایگاه مالی و اجتماعی اش به عنوان عاملی تضمینگر جهت بقای ژن های مادر در فرزند برای او در انتخاب جفت جذابیت ایجاد کرده است، نباید فراموش کرد که دگرگشت هم در زمینه ژن و هم در زمینه میم دارای حرکتی دائمی و به تدریج تغییرکننده است. انتظار می رود امروزه، زنان و مردان در دنیایی سالم و غیرجنسیت زده و آندروژینی (دارای تعادل بین زنانگی و مردانگی وجود) باشند، به طوری که دیگر قرار نباشد زن محتاج منابع مرد برای مادر شدن، مادر ماندن و همسر بودن باقی بماند و نیز مرد صرفا زیبایی زنانه را شاخصی جهت سلامت جسمانی بداند- که البته از منظر زیستی در حال تغییر است- پس شاید جواب قطعی به انتخاب سیندرلا که از منظر دگرگشتی «آری» بود، برای انسان نوین تغییراتی بکند. به واسطه همزادپنداری با شخصیت های داستان، ممکن است کودک به ارزش های اخلاقی خاصی گرایش پیدا کند یا خود را در قالب نقشی خاص نگه دارد. دختری که با مهربانی و خوش قلبی، بر ضعف شخصیتی خود سرپوش می گذارد و به جای اینکه خود با مشکلات مقابله کند، در انتظار پری یا شاهزاده است تا او را نجات دهد، می تواند الگوی نامناسبی برای کودک باشد و شخصیت وابسته در او ایجاد و تقویت کند.