ویکتور هوگو در آثارش نگاه عمیقی به جامعه و کژیها و کاستیهایش دارد و رنجِ انسانهایی را میبیند که کمتر به آنها توجه میشود و کمتر کسی با آنها همدلی میکند. او در دو داستانِ این کتاب به وضعیت دو زندانی پرداخته و شرایط روحی و جسمی آنان را با جزئیات فراوان توصیف کرده است. نگاه انتقادیِ او به قوانین و مقررات آن روزِ فرانسه چنان است که گویی راجع به جهانِ امروز سخن میگوید.