آن ها مهاجران سرزمینی تازه اند. سرزمینی که هنوز آتش قبایلی از سرخپوست ها در گوشه و کنارش روشن است. «در سرزمین سرخپوست» داستان پسری سفید پوست به نام «مات» است که در انتظار اعضای خانواده اش، ماه ها در یک کلبه جنگلی تنها می ماند. این زمان طولانی، فرصتی برای آشنایی او با سرخپوست ها و دوستی اش با پسری به نام «آتین» فراهم می آورد. داستان بر پایه تفاوت های رفتاری و و فکری این دو پسر شکل می گیرد. مات قراراست به آتین خواندن و نوشتن یاد بدهد. اما جریان این یادگیری یک طرفه نمی ماند و کم کم مات، با مراسم، آیین ها و شیوه زندگی سرخپوستان آشنا می شود. استفاده نویسنده از داستان رابینسون کروزوئه درطول قصه به عنوان کتابی که برای یادگیری خواندن و نوشتن مورد استفاده قرار می گیرد و تغییر موقعیت قهرمان سیاه پوست و سفیدپوست داستان در عالم واقع، یکی از فصل های درخشان داستان را شکل می دهد. «در سرزمین سرخپوست» کتابی است که خواننده را در سرزمینی پر از رمز و راز، همواره به یادگیری و نگریستن به شیوه های دیگری از زندگی وا می دارد. درنوع رابطه دو پسر که همواره با یک جور تحقیرشدگی در پسرسفیدپوست همراه است، به سادگی می توان ردپایی از تلاش یک سرخپوست برای برانگیختن حس احترام سفیدپوستان نسبت به شیوه زندگی خود را کشف کرد.