«بچهها باید به مدرسه بروند تا خواندن و نوشتن و ریاضیات را یاد بگیرند و بر پایهٔ این آموزشها در درسهای نظری موفق شوند؛ دراینصورت خواهند توانست به دانشگاه بروند و مدارک تحصیلی عالی کسب کنند و درنهایت شغلی پردرآمد بیابند. بدینترتیب، توسعه و شکوفایی جامعه نیز تضمین میشود». به نظر کن رابینسون، پژوهشگر فقید و سرشناس آموزش و پرورش، رویکرد نظام آموزشِ همگانی در جوامع مدرن را میتوان در همین چند جمله خلاصه کرد. شکلگیری این نظام آموزشی ریشه در انقلاب صنعتی دارد و هدف آن تأمین نیازهای جوامع صنعتی برای تولید انبوه بوده است. آموزش همگانی فایدههای زیادی دارد اما مشکل اساسی آن این است که یکسـانساز است و به گسترهٔ متنوع مهارتها و تواناییهای انسان توجه نمیکند. رابینسون در این کتاب الگوی تازهای برای آموزش ارائه میدهد، الگویی که کمک میکند دانشآموزان استعدادهای درونیشان را شکوفا کنند، جهان پیرامونشان را بشنـاسنـد و شهروندانی کامیاب، فعال و مهربان بشوند.