در ساعت یازده شب چهارشنبه آن هفته، «جن» در آقای «مودت» حلول کرد؛ میزان تعجب آقای «مودت» را پس از بروز این سانحه، با علم به اینکه چهره او بهطور طبیعی همیشه متعجّب و خوشحال است، هرکس میتواند تخمین بزند؛ آقای «مودت» و سه نفر از دوستانش، در آن شب فرحبخش مهتابی، بساط خود را بر سبزه باغی چیده بودند… .