در آن سوى این رودخانه هم کسى تور خالىاش را از آب مىکشد
در آن سوى این آبها هم زمین مىلرزد
در آن سوى این کوهها هم کسى با سنگها سخن مىگوید
در آن سوى این دیوارها هم کسى دیوار مىکشد
در آن سو هم شعر، شاعر را کشته است
در آن سو هم...
اما در آن سوى این مرزها هم
همین آفتاب
در همین آسمان مىچرخد و
گاه: مىدرخشد...
و رویاها یکىست
بىپناهى وطن ندارد:
دنیا خانهی من است.
در آن سوى این رودخانه هم کسى تور خالىاش را از آب مىکشد
در آن سوى این آبها هم زمین مىلرزد
در آن سوى این کوهها هم کسى با سنگها سخن مىگوید
در آن سوى این دیوارها هم کسى دیوار مىکشد
در آن سو هم شعر، شاعر را کشته است
در آن سو هم...
اما در آن سوى این مرزها هم
همین آفتاب
در همین آسمان مىچرخد و
گاه: مىدرخشد...
و رویاها یکىست
بىپناهى وطن ندارد:
دنیا خانهی من است.