اگر به تاریخ صد سال اخیر ایران نگاه کنیم نهاد خانواده هم مثل سایر نهادهای اجتماعی تغییر کرده است. از این جهت مواجهه جمعی ما با مادرانگی نیز در گستره فرهنگی ما، در طول این بازهی تاریخی دچار تغییر و تحول ملموسی شده است. «خط آبی کم رنگ» اثر شیوا علینقیان روایتی بازاندیشانه از تجربه مادری در ایران مدرن است. این اثر گرچه روایت تجربهای شخصی و محدود است، اما تلاش کرده تا نشان دهد که ”مادری کردن“ تجربهای است به گسترۀ تاریخ. نویسنده سعی داشته تصویری رئالیستی از زیست مادرانه ارائه دهد، تصویری زمینی از مادر به دور از اسطورهسازی و تقدیس گراییهای مرسوم و البته خارج از چهارچوب ایدیولوژیهایی که نقش مادری را از نگاهی عمدتا مردانه تعریف کردهاند. باز تعریف نقش مادری، روایت این نویسندهی معاصر از مادرانگی با همهی بیمها و امیدهایش و پیوند آن با مسئلهی هویت مضامین خواندنی این کتاب هستند. خط آبی کمرنگ همچنین در صدد است گسترشدهندۀ شاخهای از معرفت باشد که در آکادمی غرب بهعنوان «مطالعات مادری» شناخته میشود. در جایی از این کتاب آمده است: «با نگرانی و پریشانحالی از خانه بیرون آمدم. به انسان کوچک درونم میاندیشیدم، به همهی فکرها و خیالات چند روز گذشته. شاید اولین مواجهات من با تناقضات درونی مادر بودن از همان روزهای اول شکل گرفته بود. احساسات آمیخته با مهر، هیجان، دلهره، خشم و سردرگمی به خاطر تصور آیندهای نامطمئن که وجودم را فراگرفته بود.»