چه اهمیتی دارد اگر در ابتدا مردم از دیدن بوتیک من متعجب شوند؟ اصلاً هدف من هم همین است. اینکه آنقدر آنها را کنجکاو کنم که پایشان را داخل مغازه بگذارند تا با دنیای من آشنا شوند. برای تهیۀ لوگوی بوتیک، تکهای آهن قدیمی را بازیافت کردم. سپس نماد گورخر را روی آن زدم تا از دور کاملاً مشخص باشد. لوگویی بزرگ بهشکل خر که نقطههای آن نقش خطوط بدنش را بازی میکردند. من دربهدر بهدنبال نمادی گشته بودم که خاص و منحصربهفرد بودن بوتیکم را بهخوبی نشان دهد. به نظرم گورخر، با آن شیارهای بدنش، حیوان بسیار مناسبی برای بوتیک بود. البته بعد به ذهنم رسید که گورخر آنچنان هم در نظر مردم خاص نیست. درحالیکه یک گورخر که روی بدنش علاوه بر خط، خال هم دارد، درست مثل گوسفندی که پنج پا دارد، توجه به خود جلب میکند. بههمینترتیب، سعی کردم که طراحی فضای داخلی مغازه هم شاد و منحصربهفرد و آمیزهای از دنیای معاصر باشد. باید کاری میکردم که فضای بیرونی بوتیک با فضای داخلی آن در تضاد باشد. به همین علت هم فضای بیرونی را مدرن طراحی کردم و فضای داخل بوتیک را با فضای معاصر، به سبک هنرمندان لافتآتلیه16. استفاده از تضاد به نظرم بسیار ضروری میآمد. برای نمای بوتیک از چوب سیاه استفاده کردم. یک مدرنیتۀ تاریک و شیک که علاقۀ زیادی هم به آن دارم. روی این فضای سیاه را با دکوری سفیدرنگ طراحی کردم. برای طراحی حروف سردرِ بوتیک هم از رنگ سفید بهره بردم. حروفی درشت و درعینحال ظریف که هیچگاه از مُد نمیافتد. فونتی که از آن استفاده کرده بودم، ازنظر بهروز بودن، مثل تاپ مشکی در مد است که هیچوقت قدیمی نمیشود. بهترین و نایابترین طراحیهایم را پشت ویترین قرار دادهام. پس از آن نوبت به داخل میرسد.