حتماً این احساس ناخوشایند را میشناسید که گاهی نمیتوان موقعیتی را کنترل کرد. شما خوب میدانید که باید وزن کم کنید و متوجه کالری اضافی دریافتی از غذاهایتان هستید، بااینحال کاری از پیش نمیبرید. همانند زمانی که سیل شما را احاطه کرده است، کنترل بدنتان را از دست میدهید. خود را آزاد میگذارید و فقط وقتی به فکر میافتید که معدهتان بیمار و ناراحت شود. لذت خوردن غذا زودگذر است و بهسرعت جای خود را به احساس گناه و ناتوانی میدهد. پس از آن با خود عهد میبندید از فردا رژیم لاغریتان را شروع کنید و به میزان غذای خود توجه داشته باشید. اما طبق معمول هنگام گرسنگی و صرف غذا ارادهتان ضعیف میشود و بازهم تمایل دارید غذای زیادی بخورید. شما مقصر این رفتارهای غذایی بدون نظم و برنامه نیستید، بلکه ارادهی شما بهاندازهی کافی برای مقابله با مکانیسمهای فیزیولوژی قدرتمندی که باعث پرخوریها میشود، قوی نیست. در این لحظات گویی شما تحت تأثیر دارویی هستید که ارادهتان را از بین برده است. چشیدن طعم شیرینی و خوردن غذاهای چرب میل به مصرف آنها را بیشتر میکند. اما پس از زمانی کوتاه متحمل خطراتی غیرقابلکنترل میشوید. بهعلاوه، زندگی روزمرهی پراسترس همراه با خستگی و کمبود وقت باعث میشود به تغذیهی خود بیتوجه شوید و وزنتان افزایش یابد. لذا وقت عمل رسیده است. قرار نیست برای پیبردن به علت ناتوانی در لاغرشدن، رواندرمانی یا روانکاوی کنید. این رفتارها فقط در ذهن شما اتفاق نمیافتد، بلکه در کل بدن شماست.