دیرشکوفایی ویژگی پراهمیت و فراگیری است که جامعهی امروز با وسواس دیوانهوارش برای زودشکوفایی و دستیابی به موفقیت زودهنگام، یا مطلقاً نادیدهاش میگیرد یا به آن برچسب ناکارایی و ناهنجاری میزند. ریچ کارلگارد که خود را یک دیرشکوفا میداند، با استناد به زندگینامههای متعدد از افراد زودشکوفا و دیرشکوفا به جنبههای مهم دیرشکوفایی و مزایای پنهان آن اشاره میکند و راهکارهایی برای کنارآمدن با این ویژگی ارائه میدهد. از نظر نویسنده، دیرشکوفایی ممکن است در هر سنی و هر برههای از زندگی فرد اتفاق بیفتد و در افراد مختلف دلایل متفاوتی داشته باشد، اما آنچه اهمیت دارد پذیرش گذشته، مواجهه با چالشهای دیرشکوفایی، بهرهگیری از ویژگیهای ارزشمند آن و سپس رفتن به دنبال سرنوشت بدون اهمیتدادن به تفکر غالب جامعه است.