تصور کن زنده نباشم داستانی است احساسی، بهیادماندنی و پر از عشق و باور؛ ماجرای خانوادهای درگیر با افسردگی و اضطرابِ مزمن پدر و فرزند ارشد و در پی یافتن پاسخ این پرسش: «برای نجات آنهایی که دوستشان داریم تا کجا پیش میرویم؟» «نمیدانم وقتی اغلب مردم از واژهی عشق استفاده میکنند چه منظوری دارند. اگر زندگی خود را حول امیدی چنان برنده تغییر نداده باشند که آنها را تخلیه میکند، به نظرم گفتن این حرف تنها یک شوخی است. امیدی که کوچکترین غرور شما را هم نیست و نابود میکند و باعث میشود قدردان این تباهی باشید، به این شرط که یک ساعت را با کسی بگذرانید که دیگر دنیای شماست.»