داستان کلمبا ماجرای قتل پدری است که فرزندش به خونخواهی و انتقام برخاسته، به قصاص، دو فرزند قاتل را میکشد. این داستان رهآورد سفری است از جزیرۀ کرس که نویسنده آن هنگام اقامت در آن جزیره از میزبان خود شنوده است. در این کتاب تحلیلی دقیق دربارۀ قصاص و انتقام دیده میشود، در سراسر کتاب شرحی از وضع هنر، معماری، موقعیت طبیعی، آداب و رسوم و روحیۀ مردم جزیره به چشم میخورد، داستان به نام خواهر یکی از میزبانان نویسنده در جزیرۀ کرس، موسوم به کلمباست و هم اوست که آتش انتقام و خونخواهی پدر مقتول خویش را در دل برادر جوان که قصد قصاص نداشته برمیافروزد و مردم و جزیره و دوستانش نیز این آتش را دامن میزنند و سرانجام با هلاکت دو پسر قاتل داستان پایان مییابد.