داستان جوانی که مجبور می شود برای در امان ماندن از دست برادر بزرگترش که به خیال خودش چشم دیدن او را ندارد از خانه بیرون بزند و با تنها رفیقش شاطر روزگار بگذراند، در همین حین به شکلی اتفاقی مردی در مسیرش قرار می گیرد که به او پیشنهاد کار می دهد؛ اما این کار کمی با کارهای دیگر متفاوت است و عجیب و غریب به نظر می آید با درآمدی غیر قابل باور. آن چه که آن مرد و رئیسش می خواهند این است که پسر جوان در خیال دیگران پرسه بزند و کمکشان کند تا دنیای خیالی شان را بسازند و تا هر زمانی که می خواهند در آن زندگی کنند.