صبح تازه دمیده بود. ماهیگیران، بندر را به دنبال صید ترک کرده بودند و بندر در آرامشی زودگذر سکون داشت. در یکی از آپارتمان هایی که در خیابان کنار ساحل قرار دارند، هونورین آرام آرام در اتاق راه می رفت. هونورین زن چاق کوتاه قدی است که هنوز بقایای زیبایی اولیه خود را حفظ کرده. معلوم است که در عمرش خیلی زحمت کشیده و اگرچه بسیار شکایت دارد ولی از زندگی خود راضی است. از آن زن هایی است که خدا برای زحمت کشیدن آفریده است و کار کردن احتیاج فطری آنان است و اگر روزی لشکری از خدمتکاران هم در اختیارشان باشد، باز خودشان به کارها خواهند پرداخت و همیشه نیز شکایت دارند و غر خواهند زد.