به یک افسانۀ ژاپنی نظر دارد که در آن کودکان تا سه سالگی بهعنوان خدا مورد احترام هستند. املی از بدو تولد تا دو و نیم سالگی نزد همه بهعنوان یک دستگاه گوارش بیخاصیت و نباتی شناخته میشد که فعالیتهایش به نیازهای اولیهاش محدود بود. به همین دلیل، والدینش او را «تیوب» مینامیدند. پرداختن به زندگی منفعل تیوب دراساس تأملی دربارۀ زندگی و دربارۀ خداست، اما تیوب از همین فضا برای ساختن یک پرترۀ طنزآمیز از زندگی و خانوادهاش بهره میبرد. املی نوتومب در این کتاب جنبههای ناشناختۀ شخصیت و زندگیاش را آشکار میکند و درعینحال خود را دقیقتر، شفافتر و شوختر از همیشه نشان میدهد.