چه پیاده روهایی که باهم قدم نزدیم!
چه پاییزانی که بی هوای دونفره ی تو گذشت!
چه حرف هایی که نگفتیم! چه راز و نیازهایی که نشنیدیم!
چه لبخندهایی که پرپر شد! چه بغض هایی که نگریستیم!
چه خاطراتی که بی تو گمند! چه نقطه چین هایی که خالی ماندند!
چه دوستت دارم هایی که روی لب ها خشکید!
بعد از تو انگار جهان در خود فشرده شد.
کوچک و کوچک تر.
اندازه اش حالا دست من است.
دست هایم را که از دو سمت بگشایم می توانم جهان را وجب کنم. قد آغوشی ست که نگرفتمت...