اما حقیقت از هر دارویی تلخ تر است که چیزی در دستان من نبود جز همان خیرگی به هیجن.قصه باز هم به سمت میرانا بازگشته است. کاثیا ما را به کوههای سربه فلک کشیده زاگرس در استان لرستان میبرد. قهرمان داستان در چنگال دیوی است که رهایی از آن آسوده نیست. البته مشکل میرانا تنها دیو و حضور در این مکان ناشناخته و پر رمز و راز نیست. او برای نجات علی آمده است.