نویسنده، تألیف خود را با شاه سلطان حسین آغاز کرده است، ایران دوره ی صفویه و طریقه ی پیدایش این سلسله و سجایای هر یک از شاهان این دودمان را به وجه ایجاز نمایانده است. این متن با همه ی ایجاز و فشردگی، خواننده را به کنه سوابق ایام صفویه واقف میسازد و علل انحطاط و زوال این خاندان را بهطور موجه در نظر وی مبرهن می دارد.
باید گفت، بالاخص در این دو فصل بحثی ممتع صورتگرفته است که نه فقط دانش پژوهان بلکه همگان را به کار آید.
مؤلف، بنا بر همان رویه ی دانشپژوهانه ی خویش، که کارش را، بهطورکلی، با ذکر سند و دلیل ارائه کرده، تتبع و تحقیق خود را، بالاخص در مورد حوادث اصفهان و آن ایام بلاخیز بر اساس شواهد عینی اعم از ایرانی و جز آن قرار داده است.