«این فیلم، آینه تمام نمای جامعه ماست»، «شخصیت ایکس در فیلم ایگرگ، نماینده فلان قشر در فلان طبقه است». این گزارههای دستمالی شده و دیگر تقریبا بیاثر را بارها و بارها در تحسین و ستایش از بسیاری از فیلمها و فیلمسازان شنیدهایم. با عبور از تعارفات مرسوم، در یکی دو دهه اخیر، چند فیلم ساز جدی سراغ دارید که توان خلق قصه یا کاراکتری را داشته که با تمام نیکیها/پلشتیها، پاکیها/حیلهگریها، شادخواریها/ سرخوردگیها، از بازنمایی لذت امر گناه آلود و عقوبت دراماتیزه شده آنها غافل نمانده باشد؟ یقینا پاسخ به تعداد انگشتان یک دست هم نخواهد رسید.