رومن رولان در سال 1866 در شهر کوچک کلامسی در کشور فرانسه در خانوادهای چشم به جهان گشود که از نظر مالی به طبقه متوسط جامعه تعلق داشت. در کالج کلامسی تحصیلات مقدماتی خود را سپری کرد و پدرش برای ادامه تحصیلات رومن به پاریس نقل مکان کرد. این نویسنده از طبیعت زیبا و گردش در باغها و تاکستانهای کلامسی خاطرات بسیاری در ذهن داشت و این شرایط به شدت روی او تاثیرگذار بود و روح حساسش را برای آینده سرشار از شعف میکرد.
او کار نگارش نمایشنامه را از سالهای پایانی قرن 19 آغاز کرد و به انتخاب مضامینی درباره فداکاری و از خودگذشتگی پرداخت و قهرمانان آثار خود را از شخصیتهای واقعی دوره خود انتخاب کرد. او به ارتباط آثارش با توده مردم اهمیت زیادی می داد و تلاش داشت تا آثارش را به گونه ای ارائه کند که جایگزین تئاترهای مبتذل دوره خود شود. او در فاصله سالهای 1897 تا 1899 تریلوژی "تراژدی ایمان" را به نگارش درآورد که شامل سه نمایشنامه مجزای "سن لویی"، "آئرت" و "پیروزی عقل" است. او در آثار به نمایش سه نوع ایمان مذهبی، وطنپرستانه و انقلابی پرداخت.
رولان انقلاب کبیر فرانسه را منشا تغییرات گسترده در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی میدانست و به همین خاطر در بین سالهای 1901 تا 1928 دست به نگارش چند نمایشنامه در این زمینه زد. "دانتون"، "چهاردهم ژوئیه"، "گرگها"، "بازی عشق و مرگ"، "یکشنبه مقدس"، "لئونیدها" و "روبسپیر" از جمله عناوین آثاری هستند که طی این سالها از خود به جای گذاشت. "دانتون" یکی از آثار شاخص این دوره نگارش این نویسنده است که به بیان اختلافهای ناگوار میان دانتون و روبسپیر میپردازد که از رهبران انقلاب فرانسه بودند.
رومن رولان به زندگی بزرگان عرصه هنر جهان علاقه زیادی نشان میداد به همین خاطر در بین سال های 1905 تا 1926 به نگارش شرح حال بتهوون، میکل آنژ، تولستوی، مهاتما گاندی و گوته پرداخت. وی یک دوره کتابهای ارزشمند درباره موسیقی بین سال های 1908 تا 1920 نگاشت که نوازندگان پیشین، نوازندگان امروز، هندل و سفر موزیکال به کشورهای گذشته از جمله عناوین این کتابها هستند. وی داستان بلند "ژان کریستف" را طی سالهای 1904 تا 1912 در 10 جلد نوشت. این داستان ماجرای پرحادثهای از زندگی یک موسیقیدان را از لحظه تولد تا مرگ را روایت میکند. او به این وسیله قصد داشت تا به بازآفرینی بتهوون قرن بیستم بپردازد.