تفاوت سایکوپات ها با افرادی که نشانه هایی از ویژگی آن ها را دارند چیست؟ فراموش نکنید برای اینکه بتوان یک نفر را سایکوپات و روانی خطاب کرد، باید امتیاز کافی از فهرست رابرت هیر را کسب کند. برخی از ویژگی های قید شده در فهرست، به خودی خود، هشدار دهنده نیستند. چرب زبانی و دلبری سطحی! بسیاری از زردها این ویژگی را دارند. یا هوس باز و دمدمی مزاج بودن که ویژگی بسیاری از قرمزهاست. عدم مسئولیت پذیری؟ اغلب سبزها از مسئولیت هایشان شانه خالی می کنند. خب، دیدید که برخی از الگوهای رفتاری روانی ها و سایکوپات ها در همه ما وجود دارد. حتی خود من هم برخی از ویژگی های فهرست را دارم. به هرحال، اگر فردی تعداد زیادی از رفتارهای فهرست را یک جا داشت، دلیل کافی برای محتاط بودن در مقابل او را دارید. ببخشید که خیلی بی پرده صحبت می کنم، روانی ها مانند گرگ های وحشی و گرسنه ای هستند که بدون ترس و اهمیت دادن به جراحت بره ها، به آن ها حمله می کنند و آن ها را می بلعند. شما به راحتی طعمه می شوید. همان طور که چوپان باید بداند چطور گرگ ها را از گله اش دور کند، شما هم باید یاد بگیرید چطور گرگ ها را از خودتان دور کنید. اگر فکر می کنید نباید این موضوع را زیاد جدی گرفت، باید به نکات زیر اشاره کنم: طبق آمار، ریسک به دام یک سایکوپات افتادن به مراتب بیشتر از موارد زیر است:
سکته کردن؛
سرطان گرفتن؛
قطع شدن انگشت دست با تبر؛
تصادف کردن؛
در یک شب جمعه گیر دزدهای خیابانی افتادن؛
از دست دادن کل سرمایه در بورس؛
اخراج شدن از کار.
اگرچه همه ما در برابر موارد گفته شده از خودمان مراقبت می کنیم، غذای سالم می خوریم، نوشیدنی الکلی مصرف نمی کنیم، کمربند ایمنی مان را می بندیم و شب ها تنها در خیابان راه نمی رویم، اما هیچ اقدامی برای محافظت از خودمان در برابر سایکوپات ها نمی کنیم…