بارقه ی کائنات

در دهه‌های اخیر کمتر کتابی با موضوع عیلام نگاشته شده که تصویر زیگورات چغازنبیل بر جلد آن جلوه‌گری نکند. این جلوه‌گری زیگورات ناشی از نقشی است که چغازنیبل در شناخت فرهنگ عیلامی دارد؛ نقشی که همه عناصر موجود د راین محوطه، از بستر جغرافیایی تا کوچک‌ترین قطعات آجرنبشته‌ها از گذشته تاکنون با خود به‌همراه دارند.
زیگورات چغازنیبل که بی‌شک چشم نوازترین ساختار معماری موجود در شهر است، صرفا یکی از صدها سازه‌ی این شهر عیلامی بوده است. در دنیای عیلام کمتر شهری به اندازه‌ی دوراونتاش برای ما شناخته شده است که ما را مستقیما به بازه‌ی زمانی معینی از تاریخ عیلام پیوند می‌دهد. سلسله مراتب آیینی، انگیزه‌های سیاسی، پیوندهای قومیتی، نظام‌های نگارشی، معماری و مهندسی و در نگاهی وسیع‌تر جهان‌بینی عیلام در این شهر به وضوح به سخن درآمده‌اند.
زیگورات شهر نیز در جایگاه یکی از کهن‌ترین و پابرجاترین آثار معماری پلکانی در جهان، حکایت‌های ویژه‌ی خود را دارد. اساسا همین ارزش هاست که چغازنیبل را به مثابه‌ی یک شهر و زیگورات آن را به مثابه‌ی نمونه آی منحصر‌به‌فرد از این نوع معماری، واجد شرایط ثبت در فهرست آثار جهانی کرده است.