یوجونگ پس از چندین خودکشی ناموفق، در بیمارستان، خاله راهبهاش را ملاقات میکند. او با اصرار خالهاش، قبول میکند به مدت یک ماه، به ملاقات زندانیان بند اعدام سئول برود.
در یکی از این ملاقاتها، یوجونگ با یک زندانی به نام یانسو آشنا میشود و این آشنایی، او را برای همیشه دگرگون میکند. اوقات خوش ما، تنها یک رمان تراژیک نیست، بلکه داستانی تامل برانگیز است که شاید نظرتان را درمورد خیلی چیزها تغییر دهد!