گاهی اوقات، مادر، چارلی و لولا را به فروشگاه می برد و می گوید که ممکن است یک چیز را انتخاب کنند. "یک چیز برای به اشتراک گذاشتن؟" لولا می پرسد. چارلی توضیح می دهد که نه، هر کدام یک چیز است، یا دو چیز واقعی بین دو. لولا نه دقیقه دیر آماده می شود و در راه، کفشدوزک ها و پرندگانی برای شمردن و شاید یک اسکیلیون برگ روی یک درخت هستند. در فروشگاه، لولا می گوید که سه چیز یا احتمالا دو مورد را انتخاب خواهد کرد. "چطور در مورد هیچ چیز؟" از مامان می پرسد. از آنجایی که لولا به طرز خندهداری اعداد روزمره را به میل خود خم میکند، ریاضیات در این کتاب تصویری جذاب و مملو از جذابیت بصری به راحتی پایین میآیند.